نه
دیگر چنان پُر شور
دوستت نمیدارم
چرا که تابش زیباییات
برای من نیست
در تو
رنجهای گذشتهام را
دوست میدارم
و جوانیِ از دسترفتهام را
هرچند گهگاه
نگاهْ مبهوت میدارم به چشمانت
آرام
و نهفته
مُدام با خود سخن ساز میکنم
اما نه با تو
که با قلب خود میگشایم
رازناکیِ سینه را
عضو کانال تلگرام اکولالیا شوید
و اشعار منتخب روزانه را بخوانید
در سیمایت
سیمای دیگری را میجویم
در لبهایت
لبهایی که دیریست خاموشند
و در چشمانت
آتشِ مردهی چشمانی دیگر را.
دیدگاهتان را بنویسید