در انتظار تو هستم
که خود را به من نمیرسانی
روزها و شبهای سختی دارم
همهاش کنار جاده ایستادهام
تمام سایهها فریبم میدهند
تمام عابران دروغ میگویند
مگر میشود زنی را ندیده باشند
با پیراهن آبی
موهای شانه کرده
کفشهای سفید
که میرقصد
شعر میخواند
و میآید
مگر میشود زنی را ندیده باشند
که نام مرا تکرار میکند
و سراغ مرا از عابران نگیرد
منتظرم همیشه منتظرم
آذر ۹, ۱۳۹۹ — ۸:۴۷ ق٫ظ
درود و احترام امکانش هست عربی این شعر را در کامنت بگذارید
بنده هر چه سرچ کردم عربی آن را نیافتم
ممنونم
آذر ۹, ۱۳۹۹ — ۱۰:۴۴ ق٫ظ
سلام آقای محمدی راد گرامی. متاسفانه ما به اصل شعر ما دسترسی نداریم