نگاهم کردی
ناگهان حداقل دو چشم دارم
یک دهان
و زیباترین بینی
در میان صورت

لمسم کردی
رشد می‌کند
پوست فرشته‌ای
در آنجا که شکایت داشتی

مرا بوسیدی
پرواز می‌کنند
از دهانم
کفتران کباب شده
کبک‌های بریان
و خروسکان اخته
آه
تو کیف کردی

فراموشم کردی
حالا من اینجا ایستاده‌ام
و می‌پرسم
تنهایی چه کار کنم
با این آت و آشغال‌های بدرد نخور