از تو بیمناکم. سالها می‌گذرد-
هنوز به شکلی پایدار، از تو بیمناکم.
سراسر افق شعله‌ور است- کمابیش بُرنده،
و گنگ، انتظار می‌کشم- با شوق و با عشق.
سراسر افق شعله‌ور است، و حضورت نزدیک.
و هنوز می‌ترسم که مبادا شکلت را تغییر دهی،
برخواهی خواست به سوی تردیدی گستاخانه
با دگرگونه ساختن خطوط برجسته‌ی آشنایت سرانجام.

آه، چگونه من فرو خواهم ریخت- چه سان پست و جانکاه،
شکست خورده از رؤیاهای مرگبار!
چقدر بُرنده است افق! درخشندگی در راه است.
و هنوز می‌ترسم که مبادا شکلت را تغییر دهی.