تو در چشمانت یک چیزهایی داری
دوتا چشم قهوه برای فنجان ام
دوتا کبریت برای سوختنم
دوتا اسب ابلق
برای رمیدنم
دوتا فانوس آبی
برای زورق در طوفانم
دوتا رز سرخ و سفید
برای این که من یکی سفید اش را پیش از بوسیدنت
یکی سرخ اش را
بعد از بوسیدنت به تو بدهم!
تو
در
چشمانت
یک صندوقچه ی گنج داری.
بانوی من
از کدام دریا آوردی!؟

اکولالیا | #اسماعیل_عابدینی