اگر روزی همه عشق‌های ناگفته‌ات
به سراغ همه دروغ‌های گفته شده‌ات باز آیند
اگر خواب‌هایی که به آینده تبعید کرده‌ای
مانند شاخه‌های ظریفی بشکند
عشق ترمیم می‌کند

اگر برج ناقوس روزهای قلب تو
از هجوم توفان دروغ فرو بریزد
اگر خون زمان مانند ریگ‌های بر باد رفته
از دست‌های تو جاری شود
عشق ترمیم می‌کند

اگر تنهایی‌ات مانند اتاق هتلی است که چنگی به دل مهمانانش نمی‌زند
اگر از سایه میخکوب شده‌ات بیرون نمی‌توانی شد
اگر کلید لحظه‌هایی که بدان پناه آورده‌ای پوسیده است
عشق ترمیم می‌کند


اگر همه پرنیان مهتاب جاده‌های عبور تو
ترانه روح منزوی تو را زمزمه کنند
و حیات مانند تصویر وداعی ناگهانی
از آلبوم‌های پاره شده بیرون بیاید
عشق ترمیم می‌کند

اگر شعله‌های خون تو چراغ تنت را نمی‌افروزد
اگر رنگ شبهای شرابی را فراموش کرده‌ای
اگر الماس معاشقه دیگر برق نمی‌زند
اگر قدح لمس در دست تو شکسته است
عشق ترمیم می‌کند

اگر چهره دیوانه وجودت
به چهره‌ای که در آینه‌ها رها کرده‌ای شباهت دارد
اگر رفتن تو منزل رجعت توست
آن راه‌های نرفته را
آن دیوانه زخمی‌ را
عشق ترمیم می‌کند.

اکولالیا | #آیتن_موتلو
ترجمه از #صابر_مقدمی
از سایت خانه شاعران جهان