عکسهای قدیمیِ بهار در جیبمان مانده
هر چه بیشتر میگذرد کمرنگتر میشوند
غریبهتر میشوند
شاید این باغِ ما بوده است
چه باغی؟
دهانی که میگوید دوستت میدارم چه شکل است؟
دستهایی که پتو را میکشند تا روی شانهات چه شکلاند؟
یادمان نمیآید
تنها
صدای روشنی را در شب به یاد میآوریم
صدای آرامی میگوید آزادی
میگوید صلح…
اکولالیا | #یانیس_ریتسوس
ترجمه از #محسن_آزرم
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.