بیژن الهی، نقاش، شاعر سکوت و مترجم آوانگارد ایرانی در تیرماه ۱۳۲۴ شمس در تهران به دنیا آمد. از جمله شاخصههای مهم اشعار بیژن الهی چینش منحصربهفرد واژگان و همچنین تلفیق گزارههای انفصالی، تلویحی و بههمپیوستن توانش ارتباطی و روایی و خلق صحنههای بدیع و تصویرسازیهای تازه و نو در شعر فارسی بود. او اشعار بزرگترین شاعران جهان را ترجمه کرد و زندگیاش ترجمه زیباترین شعر جهان بود.
نگاه ارگانیک او به تقطیع و کاربردهای زیبایش از ویرگول و خط تیره و دو نقطه و… آثار او را از شاعران همنسل خودش متمایز جلوه میداد و بهنوعی سایه او را بر شعر شاعران پیشرو «شعر دیگر» میگستراند. در نخستین سالهای دهه چهل خورشیدی پایش به محافل شعری کشیده شد و در سال ۴۳، اولین شعرش را در کتاب دوم جنگ ادبی «طرفه» منتشر کرد و به همه اهالی حرفهای شعر معرفی شد.
او در خانوادهای تک فرزند با پدر شیرازی و مادری تبریز در محله حسن آباد دوران کودکی اش را آغاز کرد.در سالهای نوجوانی، ذوقی در نقاشی نشان داد و با شرکت در انجمنهای هنری، نقاشی را پی گرفت. ورود او به عرصه هنر به جدال با خانوادهاش انجامید، چرا که مادرش با وجودی که دستی در نقاشی داشت برای تنها فرزندش آینده دیگری میخواست. در سال ۱۳۴۲ ترک تحصیل کرد.نقاشی را رها کرد و راه دیگری در پیش گرفت. نگاهِ نوگرا و ذهنِ خلاقش را این بار به ساحتِ قلم رسانید و فعالیتهای ادبیاش را پی گرفت.
بیژن الهی که به طریق خودآوز زبان هایی چون عربی، یونانی، فرانسه، انگلیسی و آلمانی را یاد گرفته بود آثار شاعران و نویسندگان مشهوری از جهان چون ماندلشتام، هولدرین، فلوبر، جویس، لورکا، کاوافی و … را به فارسی ترجمه کرد.
در سال ۱۳۴۸ با نویسنده مشعور ایرانی، غزاله علیزاده ازدواج میکند؛ ازدواج آنها بعد از دو سال پایان می یابد. در سال ۱۳۶۷ با ژاله کاظمی،گوینده و مجری تلویزیون، آشنا شده و ازدواج میکند، و ازدواج این دو در سال ۱۳۷۹ به پایان می رسد.
سرانجام در نهم آذر ۱۳۸۹، بر اثر سکته قلبی دارفانی را وداع میگوید و به وصیتی که به دوستی همدل سپرده بود به روستای بیجده نو از توابع شهرستان مرزنآباد منتقل و در همانجا دفن میگردد»بنا بر وصیتش بر سنگ گور او هیچ نامی حک نشد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.