لحظه ی دیدار نزدیک است
باز من دیوانه ام، مستم
باز می لرزد، دلم، دستم
بازگویی در جهان دیگری هستم
های! نخراشی به غفلت
گونه ام را، تیغ!
های! نپریشی صفای
زلفکم را، دست!
آبرویم را نریزی، دل!
ای نخورده مست!
لحظه ی دیدار نزدیک است
شعر « لحظه» از مهدی اخوان ثالث
همه گویند که: تو عاشق اویی
گرچه دانم همه کس عاشق اویند
لیک میترسم، یا رب
نکند راست بگویند؟
اسفند ۴, ۱۴۰۰ — ۱۲:۳۶ ب٫ظ
انشالله همه ی عاشقان به هم برسند و در کنار هم خوشبخت باشند.