اسیرمان کردند
به زندان‌مان افکندند
من میان حصارها
تو بیرون‌ آن
بی‌آنکه کاری از دستم برآید
تنها کار این است که انسان
دانسته یا ندانسته
زندان را در خودش تاب بیاورد

با انسان‌های بسیاری چنین کرده‌اند
انسان‌هایی شریف، زحمتکش، خوب
و همان قدر که تو را دوست دارم، لایق دوست داشته شدن.