بر کنارههای رود
شب را بنگرید که در آب غوطه میخورد.
و بر پستانهای لولیتا
دسته گلها از عشق میمیرند.
دسته گلها از عشق میمیرند.
بر فراز پلهای اسفندماه
شب عریان به آوازی بم خواناست.
تن میشوید لولیتا
در آبِ شور و سنبلِ رومی.
دسته گلها از عشق میمیرند.
شبِ انیسون و نقره
بر بامهای شهر میدرخشد.
نقرهی آبهای آینهوار و
انیسونِ رانهای سپید تو.
دسته گلها از عشق میمیرند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.