دیده ام که خدایگان دیرینه رفتهاند،
و خدایگان تازه آمدهاند.
روز به روز و سال به سال؛
بتها فرو میافتند
و بر میخیزند…
امروز،اما
من چکش را میپرستم
دیده ام که خدایگان دیرینه رفتهاند،
و خدایگان تازه آمدهاند.
روز به روز و سال به سال؛
بتها فرو میافتند
و بر میخیزند…
امروز،اما
من چکش را میپرستم
دسته بندی ها کارل سندبرگ
کپی رایت © 2024 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان
طراحی توسط Anders Noren — بالا ↑
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.