بگذار دوست بدارمت.
تو مانع نخواهی شد
که اسب مغرور یالش را تکان دهد
ماسهها را لگدمال کند
و در بالهی خشمش
هر کجا که خواست برود.
دوستت دارم.
عشقم شانههای ظریفت را
بامهربانی میان گردبادش میگیرد
شنلی میشود که تو را با خود ببرد
عضو کانال تلگرام اکولالیا شوید
و اشعار منتخب روزانه را بخوانید
خشنتر از باد
سیاهتر از درونش.
پرزی ریز در مشتِ هذیان
از خوشی میگریم
وقتی تو را به خود میفشارم و له میکنم.
دیدگاهتان را بنویسید