دوست دارم گهگاه گم شوم
مثل پرندههای پاییز
میخواهم میهنی تازه بیابم
غیر قابل دسترس
و خدایی
که مرا تعقیب نکند
و سرزمینی که دشمنم نباشد!
میخواهم از پوستم بیرون بزنم
از صدایم
و از زبانم
و مثل عطر مزرعهها
سیال شوم!
میخواهم از سایهام فرار کنم
و از عنوانهایم
میخواهم از مارها و خرافهها بگریزم،
از دست خلفا
و حاکمان و وزیران!
میخواهم مثل پرندگان، دوست داشته باشم
ای شرق ِ دشنهها و چوبههای دار!
میخواهم
مثل پرندگانِ پاییز
عشق بورزم!
آذر ۲۱, ۱۴۰۰ — ۲:۲۲ ب٫ظ
خیلی خوب بوووود
آذر ۲۱, ۱۴۰۰ — ۲:۲۳ ب٫ظ
خیلی خوب بوووود. مرسی