در این حجرههای تاریک روزهایم چه خالی چه ملال
بیقرار پیش و پس میروم و دنبال پنجره میگردم
گشایشی است اگر بشود یکی باز کنم
پنجرهیی نیست یا من نمییابم
بهتر که نیست
از کجا که نور دردسر دیگری نشود
کی میداند نور چه چیزها را روشن کند؟
اکولالیا | #کنستانتین_کاوافی
ترجمه از #فرزانه_دوستی
از کتاب بقیه را به اهل هادس میگویم
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.