نامههایی به یک خانم غریبه
وقتی سالها بگذرند،
سالها وقتی بگذرند
و از من تا تو
یک گودال عمیق
فاصله باشد
وقتی سالها بگذرند
و فقط یک مرد باشد
که عاشقت بوده ست
فقط یکی که یکی لحظه
چشم در چشم ِ لبت بوده ست
یک مرد کم-چیز خسته
از قدم زدنها در باغها
تو چه چیز تو چه چیز خواهی بود؟
آه، دخترک بوسههای من خواهی بود!
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.