تفنگ شانه می خواهد
-چون من
که تکیه کند
گلوله می رقصد
– چون من
در راه تا برسد
و اشک و گلوله هر دو شانه ای را می لرزانند
عشق و جنگ
هر دو به یک مقصود می رسند
آنکه شلیک می کند
ناگزیر
یک چشم را باز می گذارد
اما
آنکه عاشق می شود
هر دو چشمش را می بندد
تفنگ شانه می خواهد
-چون من
که تکیه کند
گلوله می رقصد
– چون من
در راه تا برسد
و اشک و گلوله هر دو شانه ای را می لرزانند
عشق و جنگ
هر دو به یک مقصود می رسند
آنکه شلیک می کند
ناگزیر
یک چشم را باز می گذارد
اما
آنکه عاشق می شود
هر دو چشمش را می بندد
دسته بندی ها شاعران دیگر
کپی رایت © 2024 اِکولالیا – آرشیو شعر جهان
طراحی توسط Anders Noren — بالا ↑
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.