هان تا ابد به چشم دل میتوانم ببینم:
اختران، در لاجوردی بی کران سپهر پیدا و نا پیدا می شوند،
مردمان ناخرسند رنگ رخ باخته در جامه های رنگین شق و رقشان،
با همه ی رخساره های چروکیدهی شان که چونان خرسنگهای باران خورده است،
و دیدگان همگی شان وامانده و به امید دوباره پیدا کردن چیزیاند.
گیتی،سوگند به غوغای جولجوتای ناخرسند…
این آیین رمزین مهارناشدنیی است، بر زمین ددمنش.
اشعار منتخبِ روزانه را در کانال ما بخوانید
ترجمه از رضا رضوانی بروجنی
۱-طبق متن انجیل متا، زرتشتیان از مشرق زمین تولد عیسی را تشخیص داده و از پی آن به اورشلیم رفتند. در انجیل متا چنین آمدهاست: ... پس از تولّد او مجوسانی(the magi) از مشرق زمین به اورشلیم آمده پرسیدند: «کجاست آن نوزاد که پادشاه یهود است؟ ما طلوع ستاره ی او را دیده و برای پرستش او آمدهایم.»
۲-کلواری یا به ارمنی گلگتا به عربی جلجتا:
نام تپه ای است که مسیح را بدا ر آویختند.
دیدگاهتان را بنویسید